مشکل اصلی در ارزیابی شرایط سازه های بتنی پیش تنیده آن است که گسیختگی اعضای پیش تنیده ممکن است به صورت یک فروریختن ناگهانی بدون هرگونه نشانه هشدار دهنده قبلی اتفاق بیفتد. نمونه ای از این سازه ها، پل Ynys y Gwas در انگلستان می باشد. این سازه در سال 1985 پس از 32 سال بهره برداری، در نتیجه خوردگی تاندون، مدت کوتاهی پس از یک بازرسی چشمی منظم که در آن هیچگونه نشانه ای از آسیب مشاهده نگردید، فرو ریخت. نمونه های بیشتری از فرو ریختن های مشابه در دیگر کشورها وجود دارد. بنابراین بررسی چشمی اعضای بتنی پیش تنیده شامل تشخیص رطوبت، ترک خوردگی و ورقه ورقه شدن سطح بتن، کافی نبوده و در نتیجه روش آزمایش غیرمخرب به دلایل زیر ضروری می باشد:
- تشخیص نواحی دارای خوردگی
- تعیین محل تاندون ها و مجاری
- تشخیص حفرات و اشکالات تزریق
- تشخیص ترک ها در تاندون ها
در مقاله راه کارهای پایش اجرای ساختمان های بتنی پیش تنیده و همینطور در این بخش کوتاه، امکان مرور جامع دامنه وسیع روش های آزمایش غیرمخرب که به طور بین المللی استفاده می وشند، میسر نمی باشد. روش های زیر به طور مختصر مورد بررسی قرار می گیرند.
- نگاشت اختلاف پتانسیل
- روش های پالسی
- ژئورادار/ رادار نفوذکننده به زمین
- روش های اولتراسونیک (فراصوت)
- روش انعکاس ضربه
- اندازه گیری تراوش جریان مغناطیسی
روش های دیگر مانند انتشار صوت در اینجا مورد بحث قرار نمی گیرند، اما در جای دیگر تشریح شده اند.
جدیدترین مقالات کلینیک بتن ایران را در این بخش دنبال نمایید
نفوذ کلرید در بتن سازه های بتنی
خوردگی و حفاظت از آرماتورها در بتن
مواد افزودنی بتن جهت بازدارندگی خوردگی های بتن
تشخیص خوردگی
نواحی خوردگی در تاندون های پیش تنیدگی، خطر قابل ملاحظه ای را برای اعضای بتنی پیش تنیده ایجاد می کنند. درزهای موجود در مجاری نیز تاندون های فولادی را در معرض خوردگی تنشی ناشی از هیدروژن قرار می دهند. روش نگاشت اختلاف پتانسیل نیم پیل می تواند برای تشخیص خوردگی تاندون ها در بتن پیش تنیده، مورد استفاده قرار گیرد. اما این روش برای تشخیص خوردگی در تاندون ها در بتن پس تنیده مناسب نمی باشد، زیرا نمی تواند آنچه را که برای تاندون ها در داخل مجاری فلزی یا پلاستیکی که تاندون ها در آن قرار گرفته، اتفاق می افتد، پایش نماید.
در این روش، اختلاف پتانسیل های میان تاندون و یک الکترود مرجع مناسب که در نقاط مختلفی بر روی سطح بتن قرار گرفته است، اندازه گیری می شود (شکل 6-16). سطح بتن مرطوب می شود تا رسانایی الکتریکی کافی را فراهم نماید. به طور کلی، خوردگی در موقعیت های با پتانسیل منفی بالا با گرادیان های پتانسیلی بزرگ در اطراف آنها، بیشترین می باشد. با این وجود، نتیجه گیری های قابل اطمینان درباره خوردگی احتمالی نمی تواند از تک تک مقادیر پتانسیل به دست آید. منحنی درصد تجمعی که درصد قرائت ها را به صورت تابعی از پتانسیل نشان می دهد، روش تحلیل مفیدی را در عمل فراهم م ینماید. یک نقطه خمیدگی در این منحنی، وجود خوردگی فعال را نشان می دهد.
شکل 6-16- اصول روش اندازه گیری پتانسیل
اطلاعات بیشتر درباره شرایط الکتروشیمیایی تاندون ها را می توان از طریق از طریق قطبش خطی یا روش های پالسی که در مراجع دیگر تشریح شده است، به دست آرود. نمونه ای از روش اخیر، روش پالسی گالوانواستاتیک است که در آن یک جریان الکتریکی ثابت کوچک به تاندون از طریق یک الکترود شمارنده بر روی سطح بتن اعمال شده و پتانسیل فولاد به صورت تابعی از زمان پایش می گردد (شکل 6-17).
شکل 6-17- پاسخ گذرا به پالس گالوانواستاتیکی
تحلیل پاسخ گذرا پتانسیل اندازه گیری شده از زمان آغاز تا حالت پایدار با پتانسیل Vmax، به رابطه ساده شده زیر میان مقاومت (RΩ) لایه دوگانه، منجر می گردد:
پارامترهای RΩ، R و C از رابطه، (6-3) قابل تعیین می باشند. مقادیر کوچک R نشان دهنده .ج.د خوردگی فعال می باشد. ادعا شده است که این روش بسیار بهتر از اندازه گیری معمولی پتانسیل استراحت، به ویژه در مورد بتن مرطوب، کار می کند. روش های پایش الکتروشیمیایی از نوع توصیح شده در بالا، به خوبی توسعه یافته اند. با این وجود، اندازه گیری و درونیابی نتایج باید توسط افراد آموزش دیده و با تجربه صورت پذیرد.
تعیین محل تاندون ها و مجاری
دانستن محل تاندون ها و مجاری که تاندون ها در داخل آنها قرار گرفته اند، یک پیش شرط ضروری برای بررسی اعضای بتنی پیش تنیده می باشد. موقعیت تاندون ها و مجاری اغلب مطابق با نقشه های اولیه نبوده، به ویژه در ساختمان های قدیمی تر، و یا طرح ها و نقشه ها دیگر موجود نمی باشند.
از آنجا که تاندون ها در داخل مجاری پلاستیکی یا فلزی در بتن پس تنیده قرار می گیرند، دستگاه هایی که براساس القای مغناطیسی کار می کنند و یا از طرش جریان مخالف استفاده می کنند، قادر به تشخیص خود تاندون ها نمی باشند. روشی مانند ژئورادار (رادار نفوذکننده به زمین) برای تعیین محل مجاری که تاندون ها در داخل آنها قرار گرفته اند، مناسب می باشند.
این روش، قادر به شناسایی تاندون ها در مجاری فولادی نمی باشد، زیرا فولاد به طور کامل امواج رادار را منکس می نماید. در این روش، امواج الکترومغناطیسی (با فرکانس تقریبی GHz 1) از سطح بتن به سمت مجاری از طریق یک آنتن، ارسال می شوند. این امواج توسط اجسام با یک رسانایی الکتریکی یا گذردهی متفاوت نسبت به بتن پس پراکنش می یابند. امواج منعکس شده به صورت تابعی از زمان به نام «اسکن های A» ثبت می شوند (طیف زمانی دامنه موج در یک نقطه اندازه گیری منفرد). زمان پیمایش سیگنال پس پراکنش یافته، t، فاصله میان آنتن گیرنده و اجسام انعکاس دهنده، z، را به صورت زیر مشخص می سازد:
(6-4)
که c سرعت نور و 𝜀 رسانایی الکتریکی بتن می باشد (شکل 6-18).
شکل 6-18- سهمی پس انتشار یک پخش کننده (تصویر شماتیک)
شکل 6-19- تجمع تاندون ها در پشت آرماتورها (اسکن B) و بازسازی SAFT
این اندازه گیری ها در امتداد یک خط یا پروفیل انجام می شود. با اعمال اسکن A در امتداد پروفیل در نقاط داده شده (مثلا موقععیت c)، اسکن B به دست می آید. (شکل 6-8). محور x موقعیت آنتن بر روی پروفیل و محور z شامل کد رنگی یا خاکستری از اسکن A دریافت شده در این نقطه از پروفیل می باشد. اجسام انعکاس دهنده (مثلا مجاری تاندون) که عمود بر پروفیل قرار گرفته اند، یک هذلولی معمولی در اسکن B راب ه وجود می آورند:
با نزدیک شدن آنتن رادار به اجسام انعکاس دهنده، زمان پیمایش کوتاه تر می شود.
محل مجاری که تاندون ها در داخل آنها قرار گرفته اند، در شکل 6-19 نشان داده شده است. تصویر پایینی بهبود یافته است تا تصویر بهتری از انعکاس دهنده ها را نشان دهد. موقعیت انعکاس دهنده با استفاده از اسکن B از طریق الگوریتم SAFT قابل محاسبه می باشد. هر نقطه در داخل ناحیه مورد مطالعه را می توان یک انعکاس دهنده احتمالی فرض نمود. دامنه ها در امتداد هذلولی پس پراکنش مربوطه، برحسب فاز اضافه می شوند.
یک سیگنال بزرگ در تصویر بازسازی شده SAFT نشان دهنده یک انعکاس دهنده احتمالی می باشد. اندازه گیری های انجام شده تحت تاثیر رطوبت و نمک در بتن قرار دارند. سرعت انتشار موج کاهش یافته و امواج منعکس شده تا حد زیادی میرا می شوند که این امر تعیین محل مجاری را دشوارتر می سازد. سیستم های آنتنی در بازار وجود دارند (آنتن های یکنواخت که در راستای موازی با تاندون ها جهت گیری می شوند) که برای این روش رادار مناسب می باشند. موقعیت آنتن توسط یک ثبات موقعیت، اندازه گیری می شود. انجام اندازه گیری های رادار و ارزیابی آنها باید توسط افراد آموزش دیده صورت گیرد.
نظارت بر سازه های بتنی
تشخیص اشکالات تزریق
وجود اشکالات تزریق در مجاری، حفاظت در برابر خوردگی در اطراف تاندون ها را کاهش می دهد. بنابراین، تشخیص اشکالات تزریق با استفاده از روش های غیرمخرب، مهم می باشد.
روش های زیر اصولا مناسب می باشند:
- رادیوگرافی (روش پرتو x)
- روش های آلتراسونیک (انعکاس یا عبور)
- روش انعکاس ضربه
این روش ها در قسمت های بعدی تسریح می گردند.
رادیوگرافی
رادیوگرافی تنها روش عیب های تزریق در مجاری می باشد که در حال حاضر به طور گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرد. برای این منظور، یک دسته پرتو تصویربرداری (پرتوهای x یا گاما) به سطح بتن هدایت شده و توسط یک موج یاب که در سمت پشتی عضو بتنی قرار دارد، دریافت می گردد (شکل 6-20).
شکل 6-20- اصول روش رادیوگرافی
شکل 6-21- تاندون با نواحی تزریق نشده
درزهایی مانند حفرات و فضاهای خالی (مثلا اشکالات تزریق) و نیز موقعیت مجاری، از روی شدت پرتوهای دریافتی، قابل تشخیص می باشد. تجهیزات جدیدتر امکان تصویربرداری اعضای بتنی تا ضخامت حدود m5/1 را فراهم می نمایند. ابعاد تصاویر در حدود m5/0×3/0 می باشد. زمان قرارگیری در معرض پرتوها، بسته به پوشش بتن از 10 دقیقه تا 1 الی 2 ساعت متغیر می باشد. تصاویر مربوط به مجاری با تزریق کامل و ناقص در شکل 6-21 نشان داده شده اند.
در سمت چپ، تزریق ناقص در بالای مجرا توسط ناحیه سیاه شده، نشان داده شده است. اگر از مجاری فولادی استفاده شده باشد، تحلیل اشکالات تزریق دشوار می باشد، زیرا میزان پرتوهای نفوذکننده به درون مجرا، کاهش می یابد. مزیت روش رادیوگرافکی، توانایی آن را در فراهم نمودن اطلاعات مربوط به ناحیه داخلی مجرا می باشد. اما معایب آن نیز عبارتند از نیاز به رعایت قوانین حافظتی در برابر پرتوها، وزن قابل ملاحظه تجهیزات و مدت زمان طولانی پرتودهی مورد نیاز، به علاوه، رادیوگرافی به صورت یک روش «نقطه ای» کار می کند و امکان یک اسکن سریع از اعضا را فراهم نمی نماید، بنابراین رادیوگرافی تنها در شرایط استثنایی مورد استفاده قرار می گیرد.
مشکلات سازه های پیش تنیده
روش های آلتراسونیک و انعکاس ضربه
با روش های آلتراسونیک و انعکاس ضربه، امواض الاستیک بر روی سطح بتن تولید می شوند. در روش انعکاس ضربه، امواج پخش شده و در نواحی معیوب انعکاس می یابند (شکل 6-22) و در نتیجه امکان پیش بینی نقص های موجود را فراهم می نمایند. نقص ها از طریق انحراف های ایجاد شده از سرعت عادی موج، قابل شناسایی می باشند. برخلاف روش آلتراسونیک، سیگنال ها در حوزه فرکانس ارزیابی می شوند.
استفاده از روش آلتراسونیک برای بتن دشوار است. زیرا میرایی شدید امواج آلتراسونیک بر اثر پراکنش و جذب صورت گرفته توسط حفرات و دانه های موجود در بتن، اتفاق می افتد. برای غلبه بر این مشکل، امواج آلتراسونیک در محدوده kHz 200-10 استفاده می شود. طول موج های مربوطه در محدوده m 3/0 تا m015/0 قرار دارند. اندازه گیری های آلتراسونیک می توانند حفرات را شناسایی نمایند، اما همیشه در تشخیص اشکالات تزریق در شرایط محل اجرا، کارآمد نمی باشند.
شکل 6-22- اصول روش ضربه- انعکاس
روش های با روزنه بزرگ برای اسکن اعضاء، ضروری می باشند. روش تمرکز روزنه ترکیبی (SAFT) موثر بوده و هم اکنون در برخی موارد به کار گرفته شده است. در این روش، میله کاوشگر امواجی را به سوی بتن ارسال نموده و امواج انعکاس یافته (مثلا انعکاس یافته از سوی تاندون ها) و دریافت شده بر روی مدل، توسط یک رایانه ثبت می گردد. هر نقطه تصویر که نشان دهنده یک منعکس کننده یا پخش کننده است، باید مورد بررسی قرار گیرد.
هر نقطه تصویر، دامنه را با توجه به زمان پیمایش موج، ثبت می نماید. مقادیر بالا، نشان دهنده وجود یک منعکس کننده در یک نقطه می باشند. در شرایط آزمایشگاهی، تشخیص عیب های تزریق با استفاده از SAFT امکان پذیر می باشد. شکل 6-23 یک تصویر بازسازی شده SAFT با استفاده از امواج برشی آلتراسونیک با یک قطبش موازی با تاندون را نشان می دهد. بین 800 تا mm1400، عیب تزریق ناشی از عدم وجود انعکاس از سوی تاندون، آشکار می گردد.
شکل 6-23- تصویر نواحی تزریق شده و تزریق نشده در یک داکت
تشخیص عیب های تزریق و تعیین محل تاندون ها، از طریق روش اسکن انعکاس ضربه (SIEM) نیز امکان پذیر می باشد، اما هنوز نتایج قابل اطمینان و مناسبی به دست نیامده است. در حال حاضر، استفاده از روش های آلتراسونیک و انعکاس ضربه به منظور شناسایی عیب های تزریق در اعضای پیش تنیده در محل اجرا امکان پذیر نمی باشد، اما تحقیقات بر روی SAFT با هدف ارتقاء این روش ها، در حال پیشرفت می باشد.
تشخیص گسیختگی ها در فولاد پیش تنیدگی
رادیوگرافی، بازتاب سنجی حوزه زمان (TDR) و روش های مغناطیسی اصولا برای تشخیص خوردگی تاندون های فولادی، مناسب می باشند. در عمل، رادیوگرافی معمولا بسیار پرهزینه بوده و نیازمند دسترسی به هر دو طرف عضو پیش تنیده می باشد. روش TDR نیز در تشخیص برخی تاندون ها دچار مشکل می شود، زیرا نزدیکی آنها به مفهوم اتصال الکتریکی آنها با یکدیگر می باشد، اما این روش برای تاندون هایی که از نظر الکتریکی با مواد عایق جدا شده اند، بسیار مناسب می باشد.
در میان روش های مغناطیسی، تنها روش اندازه گیری نفوذ شار مغناطیسی (MFL) است که برای تشخیص گسیختگی های موجود در تاندون های فولادی در اعضای بتنی پیش تنیده معمولی، مناسب می باشد. روش MFL اولین بار برای بررسی اعضای بتنی پیش تنیده توسط کوزنبرگر، مورد استفاده قرار گرفت. بعدها روش MFL ارتقاء یافت و امکان استفاده از آن در شرایط محل اجرا فراهم گردید. طناب های فولادی نیز با استفاده از این روش در برخی موارد، مورد بررسی قرار گرفته اند. روش MFL برپایه اصول مغناطیس استاتیکی قرار دارد. در این روش برخلاف روش های رادار و آلتراسونیک، بتن هیچگونه تاثیری بر اندازه گیری ها ندارد.
روش MFL به صورت زیر کار می کند. تاندون مورد بررسی از طریق یک میدان مغناطیسی محرک H0 (p,x-x0)، دارای خاصیت مغناطیسی می شود که این میدان عموما توسط یک آهنربای میله ای متحرک تولید می گردد.
X0(t) نشان دهنده موقعیت واقعی آهنربای میله ای و p نشان دهنده مقدار میدان محرک می باشد. این میدان محرک، یک خاصیت مغناطیسی M(x,x0) در تاندون ایجاد می نماید. (میدان نفوذ مغناطیسی Hs از طریق خاصیت مغناطیسی M تاندون، ایجاد می گردد:
که r نشان دهنده فاصله میان نقطه اندازه گیری (موقععیت حسگر میدان مغناطیسی) و موقعیت تاندون بوده و V نشان دهنده حجم کل تاندون می باشد.
رفتار ماده (رابطه میدان مغناطیسی H=H0+Hs و خاصیت مغناطیسی M) می تواند به صورت زیر فرض گردد:
که sign نشان دهنده علامت جبری نرخ تغییر میدان مغناطیسی H می باشد.
شکل 6-24 یک منحنی هیسترسیس معمولی از یک ماده فرومغناطیسی شبیه فولاد پیش تنیدگی با پارامترهای زیر را نشان می دهد: y=1; ξ=0.06cm; a=0.06; Ms=15000A/cm.
آشفتگی موضعی خاصیت مغناطیسی ناشی از گسیختگی ها یا کاهش سطح مقطع، منجر به ایجاد سیگنال های نفوذ مغناطیسی معموملی می گردد. اندازه گیری نفوذ شار مغناطیسی می تواند حین ایجاد خاصیت مغناطیسی انجام شده (اندازه گیری میدان فعال) یا به عنوان اندازه گیری میدان پسماند پس از دفعات مشخصی از ایجاد خاصیت مغناطیسی، صورت گیرد.
شکل 6-24- منحنی هیسترسیس معمول (Ms- اشباع، MR- خاصیت مغناطیسی پسماند)
برای انجام اندازه گیری مغناطیسی، یک میله کاوشگر شامل دستگاه ایجاد خاصیت مغناطیسی (آهنربای میله ای با کنترل الکتریکی) و حسگرهای آهنربایی (شکل 6-25)، در امتداد مسیر تاندون های پیش تنیده، حرکت داده می شوند. شکل 6-26، سیگنال های معمولی یک گسیختگی یا ترک در یکتاندون را برای اندازه گیری های مربوط به میدان فعال (AF) و میدان پسماند (RFM) پس از ایجاد خاصیت مغناطیسی، نشان می دهد. در شکل 6-26، میله کاوشگر از صفر تا cm300 جابجا شده است. در این نقطه، میدان محرک قطع شده است. می توان دید که طول آهنربای میله ای بر شکل سیگنال های مغناطیسی، اثر می گذارد.
شکل 6-25- کاوشگر اندازه گیری نشت شار مغناطیسی
شکل 6-26- علامت (سیگنال) معمول یک گسیختگی (مولفه محوری) در فاصله z=10 cm
سیگنال های MFL نه تنها تحت تاثیر ترک های موجود در تاندون قرا ردارند، بلکه از مجاری و به ویژه خاموت ها که نسبت به تاندون ها، دارای فاصله کمتری تا میله کاوشگر می باشند نیز تاثیر می پذیرند. برای جلوگیری از این سیگنال های ناخواسته، چندین روش اندازه گیری و تحلیل، ارائه شده است. پس از چندین بار ایجاد خاصیت مغناطیسی به صورت متوالی، رابطه میان سیگنال های ناشی از ترک ها و خوردگی در تاندون ها و سیگنال های ناشی از مجاری و خاموت ها، قابل اصلاح و بهبود می باشد.
سیگنال های ناشی از خاموت ها را در حالت اندازه گیری میدان پسماند نسبت به حالت اندازه گیری در میدان فعال، به صورت راحت تری می توان فیلتر نمود اما در این حالت، تحلیل سیگنال دشوارتر می باشد. سیگنال های ناشی از خاموت ها را در حالت اندازه گیری میدان پسماند نسبت به حالت اندازه گیری در میدان فعال، به صورت راحت تری می توان فیلتر نمود اما در این حالت، تحلیل سیگنال دشوارتر می باشد.
در شکل 6-27، سیگنال های ناشی از مجاری یا تاندون های مورد بررسی، یک شکل دندانه ای نسبتا یکنواختی (سیگنال میدان پسماند) ناشی از خاموت را نشان می دهند. مجموع هر دو سیگنال ها پس از فیلتر شدن (حذف بخش سیگنال مربوط به خاموت ها) در بالای شکل 6-27 نشان داده شده است. این سیگنال باقیمانده، از طریق رابطه ای با یک سیگنال معمولی ایجاد شده بر اثر یک ترک، چنانکه در بخش پایینی شکل 6-27 نشان داده شده است، ارزیابی می گردد.
شکل 6-27- تحلیل سیگنال- حذف بخش هایی از سیگنال مربوط به خاموت ها و تحلیل گسیختگی
در موقعیت های 200=x و cm250=x، سازگاری خوبی با سیگنال های معمولی ایجاد شده توسط ترک خوردگی، قابل مشاهده می باشد. با مقایسه با آزمایشات آزمایشگاهی، می توان نتیجه گرفت که تاندون (پوشش بتنی حدود cm10) دارای حدود 2 تا 3 سیم شکسته شده از 16 سیم می باشد.
بررسی عضو پیش تنیده با روش MFL می تواند مطابق مراحل زیر صورت گیرد:
1- تعیین محل تاندون و اتصالات میله کاوشگر تا حد امکان نزدیک به تاندون.
2- استفاده از یک برنامه مفید ایجاد خاصیت مغناطیسی در عضو، یعنی توالی چندین عبور برای ایجاد خاصیت مغناطیسی و اندازه گیری.
3- تحلیل سیگنال (فیلتر نمودن سیگان ناشی از خاموت ها، رابطه سیگنال های باقیمانده با سیگنال های مخصوص ترک هاف ارزیابی سیگنال ها).
در شکل 6-28، تجهیزات اندازه گیری در محل بررسی یک پل، نشان داده شده است. به دلیل ضروری بودن ایجاد خاصیت مغناطیسی، میله کاوشگر نسبتا سنگین بوده و تقریبا kg50 می باشد. به همین دلیل، استفاده از این روش در محل باید به دقت با توجه ه سازه های تکیه گاهی ضروری، برنامه ریزی گردد.
شکل 6-28- تجهیزات MFL در محل
تجربیات میدانی نشان داده است که نواحی شدیدا آسیب دیده اعضای پس تنیده (یعنی نواحی با کاهش عمده سطح مقطع در نتیجه گسیختگی چندین سیم)، و نیز گسیختگی تاندون های منفرد در یک مجرا، به وضوح قابل تشخیص می باشد، اما گسیختگی تاندون های منفرد یا ترک های اولیه در یک تاندون پی تنیده، به ویژه در مواردی که در آنها سیگنال های مغناطیسی ناشی از هر عضو مسلح سازی دیگر از جنس فولاد نرم وجود دارد مانند نقاط تکیه گاهی، قابل تشخیص نمی باشد. روش MFL، امکان یک بررسی غیرمخرب نسبتا سریع اعضای پیش تنیده را فراهم می نماید. با این وجود، بازرسی چشمی پس از کاوش و بررسی فولاد باید انجام شود تا این یافته ها را تایید نماید.
بتن های پیش تنیده
نتیجه گیری
در سراسر دنیا، آسیب جدی اعضای پس تنیده و پیش تنیده بر اثر تترک ناشی از خوردگی تنشی فولاد پیش تنیدگی در مدت 40 سال گذشته، اتفاق افتاده است. از آنجا که طراحی، اجرا و مصالح ساختمانی ممورد استفاده غیرعادی نبوده اند، این مشکل دغدغه زیادی را ایجاد نموده است. یک عامل مهم آن است که فولاد پیش تنیده قادر به مقاومت در برابر اثرات ترکیبی کیفیت متغیر ساختمان و خوردگی در داخل خود ساختمان، نمی باشد.
در نتیجه، برخی اقدامات و تغییرات مهم به منظور کاهش خطر وقوع آسیب مربوط به ترک ناشی از خوردگی تنشی، صورت گرفته است. این موارد شامل بهبود استانداردها و توصیه های برنامه ریزی و اجرای ساختمان های جدید و مقاوم سازی ساختمان های قدیمی تر می باشد. تحقیقاتی برای توسعه روش های اندازه گیری غیرمخرب به منظور بررسی ساختمان های پیش تنیده قدیمی تر، صورت گرفته است. مصالح ساختمانی که قادر به تضمین حفاظت دوامی فولاد داخلی نیستند، ممنوع شده و اکنون با کنترل موثر بیشتر (مانند آزمایش مقاومت فولاد پیش تنیدگی در برابر ترک ناشی از خوردگی تنشی) می توان از وارد شدن مصالح نامناسب به بازار جلوگیری نمود.